داستان فلَش،
داستانک یا داستان کوتاه کوتاه قالبی در داستان نویسی است که در چند خط یا
حداکثر یک صفحه نوشته میشود و در پی یک کشف ضربه زنندهاست. این کشف
میتواند غافلگیر کردن خواننده و ایجاد شوک، شوخی و یا نمایش لحظهای زیبا
باشد.
در فارسی میتوان آن را «داستان ناگهان»، «داستان لحظه»، و «داستان آنی» ترجمه کرد.
برای تبدیل داستان کوتاه به داستانک لازم است که نویسنده بخش اصلی داستان
کوتاه را در نظر بگیرد و آن را خلاصه کند. داستانک از طرح اولیهای که برای
نوشتن یک رمان و یا داستان کوتاه در ذهن نویسنده شکل میگیرد هم کوتاه تر و
خلاصه تر است. ایجاز مهمترین صنعت ادبی در نوشتن داستانک است و
نویسندهای که میخواهد داستانک بنویسد حتماً باید از نحوه ایجاز اطلاع
داشته باشد تا با چیدن درست و مناسب کلمات داستانک را شکل دهد.
"در زدن" نام داستان کوتاه تخیلی ایست که فردریک بروان در سال 1948 نوشته. این داستان با دو جمله دلهره آور شروع می شه، که خودِ این دو جمله یک داستانک به حساب می آیند.
The last man on Earth sat alone in a room. There was a knock on the door
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟
Walter Phelan آخرین مرد زنده روی زمین است. داستان
در مورد حمله موجودات فضایی ای به سرکردگی فردی به نام Zan به زمین است که
در حال نابود کردن حیات بر روی کره زمین می باشند. او تمام جانداران به جز
گونه های عجیب آن ها را که برای باغ وحش خود می خواهد کشته. Zan که نامیرا
هست، وقتی می بیند تمام موجودات عجیب باغ وحشش یکی پس از دیگری در حال
مردن هستند، آشفته می شود.
آن ها سراغ والتر می روند و از او
مشورت می خواهند، والتر هم به آن ها می گوید که جانوران به دلیل کمبود محبت
می میرند. پس به Zan پیشنهاد کرد که جانوران زنده مانده را نوازش کند تا
نمیرند. او یک جانور را انتخاب می کند ولی Zan پس از نوازش آن به طور عجیبی
می میرد. موجودات فضایی از ترس مرگ فرمانده شان زمین را ترک می کنند. بعدا
معلوم می شود که آن موجودی که والتر انتخاب کرده بود، نوعی مار سمی بود.
داستان همان گونه که شروع شده بود، تمام می شود :
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟
به عنوان یک کل کل ادبی هم شخصی به نام
ران اسمیت تنها با برداشتن یک حرف، داستانک کوتاهتری از ورژن فردریک بروان
پدید آورد. Lock به جای Knock.
The last man on Earth sat alone in a room. There was a lock on the door
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود، قفلی روی در زده شده بود!!
منبع
www.7zero-fa.blogspot.com
جالب بود و قابل تامل. گاهی میشه از شاخ و برگهای اضافه حرفا هم زد تا مخاطب خسته نشه.
عجب عجب عجب!!!!!!!
خیلی جالب بود
هرجا که این جمله رو دیده بودم، نوشته بود نویسندش معلوم نیس !!!
ولی مث اینکه هس
آره هس هس
مرسی از نظر
سلام خسته نباشی مطالب جالبی داری.عالی بود.اگه امکانش وجود داره از سایت من هم دیدن بفرمایید.ارادت
اگرZanزجر آورتر می مرد باحال تر بود
خیلی مسخره بود
................
خیلی خوب نبود